



استان باستانی سمنان، بینالحرمین است. به استناد آمار و ارقام، سالانه دهها میلیون مسافر از استان ما به قصد زیارت بارگاه ملکوتی حضرت رضا( ع ) و برعکس، میگذرند و برای استراحت در بوستانهای استان، ساعاتی اقامت میکنند اما شهرها و جاذبههای فراوان و گاه منحصر به فرد استان ما را نمیبینند! نه این که نخواهند و مشتاق نباشند بلکه با خبر نمیشوند و کسی هم نیست که با ابزار و عکس و بروشور راهنمایی کند. برخلاف مردم یزد و اصفهان و حتی مشهد که به طور سنتی و هماهنگ مسافران را به دیدن جاذبههای یک دیگر ترغیب میکنند، در اینجا آن فرهنگ گردش گرپذیری نیست.
به طور مثال، شبی هزاران نفر در مدارس استان اقامت میکنند اما در این مدارس، هیچ محصول و فرآورده محلی، به عنوان نمونه معرفی نمیشود. به غیر از دامغان که محصولات باغیاش، در مسیر عرضه میشود، در دیگر مناطق اثری از داشتههای دارای کیفیت و گاه بیمانند نیست. شیرمال سمنان و آب نبات شاهرود و آلو و گردوی شهمیرزاد و محصولات لبنی مهدیشهر و چه و چه، هم بیمانند هستند. از محصولات که بگذریم، جاذبههای طبیعی و تاریخی و مذهبی استان، بسیار غنی و پر از جاذبه و مطلوب گردشگری است. اما هنری که عرضه نشود با بیهنری، فرقی ندارد.
در یزد و اصفهان و کاشان و قشم و کیش و تبریز و اردبیل هر تاکسی و خودرو کرایهای خود مبلغ و راهنمای مراکز گردشگری است. هر کاسبش با خوش زبانی و مهربانی و با یک روابط عمومی مطلوب، هر مشتری مشکل پسندی را به خود جذب میکند و به این مثل ایرانی مصداق و عینیت میبخشد که «بزرگ ترین سرمایهی کاسب، اخلاق است» مهمتر این که هر مغازهای مکمل ترغیب و راهنما به فراوردهها و جاذبههای دیگر و دیگران است و در این زمینه هیچ بخل و حسدی نیست چون منافع فردی را فدای مصالح عمومی کردهاند تا بدین وسیله، همه سود ببرند و شهر و دیارشان با رونق اقتصادی، توسعه پیدا کند.
پس باید اجازه بدهیم تا در میدانها و مسیر مسافران و زایران و در بوستانها، اتاقکهایی برای عرضه محصولات فرهنگی، دامی، باغی، کشاورزی و صنایع دستی، استقرار یابد تا به وسیله آن، مسافران به آنها جذب شوند و موجباتی در مسیر رونق اقتصادی به وجود بیاید.
در ورودی شهرها باید اتاقکهای راهنما، نقشهی شهر و نشانی جاذبههای تاریخی و مذهبی و طبیعی،به رهگذران تقدیم کنند کاری که در مناطق دیگر کشور بدان میپردازند و از این تجربهها، سود بسیاری بردهاند.
این که در خانه بنشینیم و درب مساجد را ببندیم و از مسافران هیچ حالی هم نپرسیم، بدیهی است که فقط زبالهی آنها برای شهر میماند. در این صورت چه کسی از شاهکار معماری عمارت بادگیر و بناهای فامیلی و تدین و ترابی با تحسین در شهر خود نقل مشاهدات میکند؟
به غیر از داخل استان، ادارات و نهادهای دولتی بویژه آموزش و پرورش میتوانند شما و نمایی دقیق از جاذبههای استان و محصولات آن و مواریث فرهنگی را به ادارات استانها و شهرها اعلام نمایند و آمادگی خود را جهت پذیرش همکاران، به مبدا اطلاع دهند. عقد تفاهم نامه به استانهای دیگر، میتواند تحول بزرگی را از حیث فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ایجاد کند.
مسجد امام سمنان، منار سلجوقی و مسجد جامع با چهارده قرن قدمت، حمام پهنه، ارگ شمالی این شهر و نیز وجود بقعهی امام زاده یحیی(ع) که فرزند امام موسی کاظم و برادر امام رضا علیه اسلام و امام زاده علی بن جعفر(ع) و امامزاده اشرف و علویان و زین الدین و… از شاهکارهایی معماری و خیره کنندهی اسلامی است که ندیدن و تامل نکردن و عدم زیادت و مشاهدهی آن حسرت بر دل هر مسافری که زایر حضرت ثامنالائمه است، میگذارد.
و از آن سو هر مسافری تاسف میخورد که چرا از هوای بسیار مطبوع و لطیف شهمیرزاد و شبهای شاهرود و بسطام بیبهره مانده است. البته کوتاهی از مسافران بیخبر نیست بلکه از فرهنگ گردشگرناپذیری ماست که آن همت جلب و تبلیغ و معرفی در ما نیست تا مسافران از مسافرت و مشاهدات خود لذت ببرند و مردم استان هم از منابع اقتصادی آنها منتفع شوند.
اما برای هدایت و ترغیب مسافران رهگذر، برنامههای مدون میخواهد و همتی که از نهادهای مسئول انتظار است که امیدواریم در عمل ببینیم.