سردار مجيد شجاع فرمانده انتظامي استان خراسان جنوبي به تشريح ماجراي پرونده، چگونگي دستگيري متهم و اعترافات وي پرداخت و گفت: ساعت 12:45 يکي از روزهاي گرم هفته گذشته فردي در طبس با مرکز فوريتهاي پليس ۱۱۰ تماس گرفت و عنوان کرد که چند روزي است از برادرم و خانمش خبري ندارم و با توجه به ايام تعطيلي عيد فطر گمان داشتم که آنها به مسافرت رفته اند.
سردار شجاع افزود: فرد تماس گيرنده وقتي به محل سکونت برادرش مراجعه ميکند از روي در خانه به داخل حياط نيم نگاهي مياندازد که لکههاي خون روي در و ديوار نظرش را جلب ميکند. در همين هنگام ماموران گشت به محل ميرسند و قصد ورود به داخل ساختمان را داشتند که با در قفل شده مواجه ميشوند.
وي ادامه داد: از آنجا که با توجه به شواهد وقوع جنايت متصور بود ماموران پس از تشريفات قانوني با استفاده از تجهيزات در منزل را باز کردند و وارد خانه شدند.
جسدي در آشپزخانه
سردار شجاع با بيان اين که ماموران پس از ورود با جسد زن ۳۲ ساله مقابل ورودي آشپزخانه مواجه شدند و مراتب را به کارآگاهان آگاهي شهرستان و قاضي کشيک اعلام کردند ادامه داد: با حضور کارآگاهان و بررسي جسد مشخص شد خانم ۳۲ ساله به دليل وارد آمدن ضربات متعدد چاقو و شکستگي جمجمه جان باخته است.
وي با اشاره به اين که در بررسي ساير قسمتهاي ساختمان هيچ گونه آثار ي که نشان از آلت قتاله داشته باشد کشف نشد، تصريح کرد: در ادامه فرد تماس گيرنده به ماموران اعلام کرد که گوشي برادرم چند روز است که خاموش است و از او خبري ندارم.
فرمانده انتظامي استان خراسان جنوبي تاکيد کرد: کارآگاهان آگاهي براي روشن شدن زوايههاي پنهان قتل خانم ۳۲ ساله براي پيدا کردن همسر وي وارد کار شدند که با جمع آوري تحقيقات ميداني و محلي دريافتند که نامبرده آخرين بار در يکي از خيابانهاي اصلي در ساختمان نيمه سازي مشغول به حفر چاه بوده است.پس از اين عوامل انتظامي در محل ساختمان حاضر شدند در حالي که بوي بدي فضا را پر کرده بود. وقتي به اين محل رسيدند با چاهي مواجه شدند که با بلوک سيماني و خاک پر شده بود و محل انتشار بوي بد نيز همان چاه بود. در ادامه نيروهاي آتش نشاني در محل حاضر و اقدام به تخليه چاه کردند که با جسد مردي ۳۵ ساله مواجه شدند.
وي با اشاره به اين که پس از بررسي و تحقيقات از جسد کشف شده در اعماق چاه مشخص شد وي همسر خانم ۳۲ ساله است که در منزل مسکوني اش به قتل رسيده است افزود: با توجه به بي سابقه بودن اين گونه جرائم در استان خراسان جنوبي جلسهاي به طور شبانه برگزار و تيمي از کارآگاهان اداره جرائم جنايي آگاهي استان و شهرستان طبس مامور رسيدگي به پرونده قتل زوج طبسي شدند.
فرمانده انتظامي استان خراسان جنوبي ادامه داد: در همان ابتداي رسيدگي و تحقيقات کارآگاهان ۵ نفر که در آخرين روزهاي زندگي با اين زوج در تماس بودند مورد بازجويي قرار گرفتند و کارآگاهان به شاگرد مقتول شک کردند بنابراين با هماهنگي قضايي به محل سکونت او مراجعه کردند، اما با در بسته منزلش مواجه شدند.
به گفته سردار «شجاع» کارآگاهان در تحقيقات ميداني و با استفاده از شگردهاي پليسي دريافتند فرد تحت تعقيب با خودروي پرايدي که متعلق به مقتول بوده است از شهرستان طبس خارج شده است.
وي ادامه داد: کارآگاهان با گرفتن نيابت قضايي به يکي از استانهاي شمالي مراجعه کردند که تحقيقات ميداني و استفاده از شگردهاي خاص پليسي نشان داد که متهم به استان تهران متواري شده است بنابراين تيم عملياتي استان به تهران عزيمت کرد که حوالي غروب در عمليات ضربتي متهم به همراه همسرش در قلهک تهران دستگير و به استان منتقل شد.
دفن مقتول در چاه
وي عنوان کرد: متهم (ر) در مقابل کارآگاهان و دوربين انتظامي اعترافهاي هولناکي از قتل زوج طبسي بيان کرد و اظهار داشت که مدتي با مقتول کار ميکردم و او دستمزدم را به طور هفتگي به همسرم ميداد، ولي آخرين بار و قبل از جنايت به پيشنهاد خودم دستمزد هفتگي ام را به حسابم واريز کرد تا اين که همسرم با مقتول تماس گرفت که چرا پول را مثل هميشه به خودم ندادي که همين موضوع به درگيري لفظي بين آنها منجر شد.
متهم اظهار داشت که پس از آن مقتول با من تماس گرفت و حرفهاي رکيکي درباره همسرم زد وگفت اگر جاي تو بودم اين زن را طلاق ميدادم. آن روز تمام شد در حالي که به خاطر صحبتهاي مقتول اعصابم به هم ريخته بود.
متهم به قتل زوج طبسي در ادامه اعترافاتش گفت که ساعت ۱۵ روز بعد آماده شدم تا سر کار بروم، چون به علت گرماي شديد هوا در طبس کار من بعدازظهر شروع ميشد. وقتي به محل ساختمان رسيدم مقتول پايين چاه بود که همان ابتدا به خاطر حرف هايي که به همسرم نسبت داده بود درگيري لفظي بين ما شروع شد و من هم از بالا چند بلوک سيماني به داخل چاه انداختم و بعد از آن پاکت سيمان و گچ و مقداري خاک داخل چاه ريختم و او را زنده در چاه دفن کردم.
ضربات چاقو بر تن مقتوله
متهم به قتل عنوان کرد: پس از اين کار به خانه خودم برگشتم و حوالي ساعت 22:30 به بهانهاي از خانه بيرون رفتم و پيکوري که متعلق به مقتول بود را برداشتم و به منزل وي بردم.
گوشي مقتول در دستم بود و خانمش مدام تماس ميگرفت و من هم مثل هميشه که بعد از کار، پيکور را به منزل مقتول ميبردم اين کار را انجام دادم و زنگ خانه او را زدم که همسرش در را باز کرد، وارد شدم و شروع به روغن کاري پيکور کردم که در هنگام کار همسر مقتول پرسيد از (ح) خبري نداري که پاسخ دادم نه، اما او بلافاصله در جوابم گفت: نکند بلايي سرش آوردهاي که با اين حرف نيم نگاهي با خشم به او کردم و شستم خبر دار شد که مقتول موضوع درگيري لفظي خود با همسر من را به همسرش گفته است.
متهم ادامه داد: اعصابم به هم ريخت و با مته پيکور ضربهاي به صورت او زدم که خون کف حياط را پر کرد. هنوز هوشياري داشت که خود را به سختي به داخل هال کشاند و قصد داشت تماس تلفني برقرار کند که با او درگير شدم و با مته پيکور ضربهاي به پشت سرش زدم که خون زيادي ريخت و سپس چاقو را برداشتم و چند ضربه پي در پي به نقاط مختلف بدنش وارد کردم.
متهم عنوان کرد: تمام لباسهاي من خون آلود شده بود، آنها را بيرون آوردم و چاقو و مته را بين لباسها پيچاندم و سپس با خودروي مقتول به منزل خودم رفتم و همسر و بچه ام را برداشتم و به يکي از استانهاي شمالي فرار کردم و در آن جا خودرو را پارک کردم و با استفاده از اتوبوس به تهران رفتم و هنوز کابوس کشتن آن دو نفر به تنهايي مقابل چشمانم بود که حوالي غروب در تهران در محاصره ماموران گرفتار شدم.
سردار «شجاع» پس از تشريح چگونگي قتلها از زبان متهم، خاطر نشان کرد: بازسازي صحنههاي جرم با حضور متهم انجام و پرونده به مراجع قضايي ارسال شد.
وي در پايان سخنانش به اين نکته اشاره کرد که با وجود حساس بودن موضوع پرونده، اما گردانندگان شبکههاي اجتماعي با درج خبرهاي کذب و شايعه پراکني، موضوع قتل را به سمت وسوي پيچيدهاي ميکشاندند در حالي که بارها اعلام شد که از انتشار خبرهاي کذب خودداري کنند، اما اين همکاري در فضاي مجازي با پليس صورت نگرفت.